تمدید مأموریت نظامی آلمان در افغانستان
ترجمه توسط حمید محوی ترجمه توسط حمید محوی

 

تانک و خمپاره انداز برای قطر

 

نوشتۀ یوهان استرن

Johannes Stern

مرکز مطالعات جهانی سازی، 27 آوریل 2013

منطقه : خاورمیانه و آفریقای شمالی

مضمون : جنگ، ایالات متحده، ناتو، نظامی سازی

تحلیل : افغانستان

 


18 آوریل، وزیر امور خارجۀ آلمان گیدو وسترول (از حزب دموکرات لیبرال) و وزیر دفاع لوتار دو میزیر (حزب دموکرات مسیحی) اعلام کردند که پس از تاریخ رسمی خروج نیروهای رزمی ناتو تا پایان 2014، ارتش آلمان 800 سرباز خود را در افغانستان حفظ خواهد کرد.

همان روز رسانه های آلمانی اعلام کردند که آلمان 62 تانک و 24 خمپاره انداز به دولت نیمه فئودالی قطر ارسال می دارد.

تهاجم امپریالیسم به آسیای مرکزی و در منطقۀ خلیج فارس با همکاری بسیار نزدیک ایالات متحده انجام می گیرد که برلن آن را به عنوان متحد اصلی برای حفظ منافع جغرافیای استراتژیک و اقتصادی در خارج باز شناسی می کند.

در حال حاضر، دولت آمریکا و رئیس جمهور اوباما اعلام نکرده است که چه تعداد سرباز می خواهد در افغانستان نگهدارد و دائما با رژیم حمید کرزای دربارۀ شرایط حفظ و گسترش نیروها مذاکره می کند. واشینگتن اصرار دارد که برای نیروهایش در مورد اتهامات جنایت جنگی و دیگر اعمال تجاوزکارانه مصونیت حقوقی داشته باشد.

ژنرال جوزف دانفورد فرماندۀ عالی ترین مقام فرماندهی آمریکا در افغانستان طی نشستی در سنا، در هفتۀ گذشته اعلام کرد که نظریاتش را در نوامبر 2013 اعلام خواهد کرد، زیرا ابتدا باید از نتایج عملیات یگا نهای افغان که به شکل جانبی با آنها همکاری می کنند طی فصل مبارزات تابستانی مطلع گردد. تعداد سربازان براساس رسانه ها بین 6000 تا 20000 نفر تخمین زده شده است.

پس از گردهمآئی وزرای ناتو در ماه فوریه، وزیر دفاع لوتار دو میزیر اعلام کرد که واشینگتن تصمیم گرفته است که پس از 2014 بین 8000 تا 12000 سرباز را در محل حفظ کند، ولی وزیر دفاع آمریکا لئون پانتا فورا اعلام کرد که این گزارشات صحیح نیست.

از آغاز تسخیر افغانستان، آلمان نقش مهمی به عهده داشته است. از سال 2006، آلمان «ملت در خط مقدم» در مأموریت نیروی بین المللی امینت و کمک رسانی بوده و فرماندهی شمال را برای «فیسا» به عهده دارد که 9 ایالت و یک منطقه به وسعت بیش از 162 کیلومتر مربع را در بر می گیرد.

آلمان پس از ایالات متحده و انگلستان، سومین ارسال کنندۀ نیرو به افغانستان می باشد و نقش مهمی پس از 2014 به عهده خواهد داشت.

وزیر امور خارجه نقش آلمان را در استراتژی جدید برای اشغال افغانستان چنین تشریح کرد : «در چهار چوب این الگو، نیروهای نظامی در کابل حضور خواهند داشت. علاوه بر این، آلمان مسئولیت شمال افغانستان را به عنوان «کشور مرجع» برای تمرینات محلی، مشاورت و خدمات لوژیستیک به عهده خواهد گرفت...پس از دو سال، آلمان در بخش کابل متمرکز خواهد شد.»

به عبارت دیگر، آلمان خود را برای حضور دائمی در افغانستان و شرکت در اشغال نظامی دراز مدت در کنار هم پیمانان ناتو آماده کرده است. بر این اساس، آلمان برای دولت دست نشانده ای که توسط امپریالیست ها در کابل مستقر شده، نقش مشاور را به عهده خواهد  داشت و نیروهای نظامی افغان را در سرکوب افغان هائی که مخالف اشغال بیگانه هستند در داخل کشور پشتیبانی خواهد کرد.

بورژوازی آلمان نیز مانند طبقۀ حاکم آمریکا از دیدگاه استراتژیک افغانستان را برای منافع خود ضروری می داند. از این دیدگاه افغانستان سر پل مناطق سرشار از منابع در خاورمیانه و آسیا است، مضافا بر این که خود افغانستان نیز دارای منابع طبیعی سرشار می باشد.

آلمان منافع زیادی در منابع منطقه دارد و در رابطه با مواد اولیه با قزاقستان و مغولستان مناسباتی برقرار کرده است. امپریالیسم آلمان برای بر طرف ساختن عطشی که برای منابع انرژی دارد فعالیت های نظامی اش را شدت بخشیده است. مطمئنا این منابع برای اقتصاد آلمان ضروری می باشد. تعداد زیادی از ذخائر مواد اولیه برای اقتصاد آلمان، مانند مواد معدنی نادر، مس، طلا، آهن و لیتیوم در خود افغانستان موجود می باشد. برخی منتقدان بر این باور هستند که به طور مشخص المان برای جنگ منابع تدارکات گسترده ای فراهم دیده است.

تداوم مأموریت آلمان در افغانستان در عین حال با تقویت نظامی قطر در پیوند تنگاتنگ است. این دو حرکت برای افزایش و تقویت نفوذ امپریالیست آلمان در خاورمیانه و در آسیای مرکزی با همکاری واشینگتن انجام می گیرد.

ارسال تانک آلمانی به قطر معادل هزار و هشتصد و نود میلیون میلیارد یورو وقتی اعلام شد که ایالات متحده نیز برای فروش اسلحه به متحدان خود در خاورمیانه قراردادهای جدیدی را به امضا رساند. به گزارش نیویورک تایمز، ایالات متحده سامانه های موشکی و هواپیماهای جنگی به ارزش 10 میلیارد دلار به عربستان سعودی، امارات متحدۀ عرب و اسرائیل تحویل خواهد داد.

این سلاح ها مستقیما به تدارکات مداخلۀ نظامی مستقیم در سوریه و جنگ علیه ایران مرتبط می باشد، که در این روزهای گذشته شدت بیشتری یافته است.

در آغاز مسافرت به خاورمیانه، وزیر دفاع آمریکا چاک هاگل، یکشنبه اعلام کرد که فروش اسلحه «پیغام خیلی روشنی» برای ایران است. «گزینش نظامی گزینشی است که روی میز باقی می ماند، و باید روی میز باقی بماند.» و اضافه کرد که «سرویس های اطلاعاتی آمریکائی در مورد گزارشات مرتبط به کاربرد سلاح شیمیائی توسط دولت بشار اسد در حال تحقیق است.»

از مدتها پیش، دولت اوباما سوریه را در صورتی که رژیم اسد از سلاح شیمیائی استفاده کند مستقیما تهدید به مداخلۀ نظامی کرده است. روز سه شنبه، رئیس اطلاعات اسرائیل، سرتیپ ایتائی برون، مدعی شد که سوریه «بیش از پیش از سلاح شیمیائی استفاده می کند».

هنگام مذاکرۀ دو جانبه بین صدر اعظم آلمان آنجلا مرکل و نخست وزیر قطر، شیخ حمد بن جاسم بن جبر آل ثانی، کاملا روشن شد که فروش اسلحۀ آلمانی به قطر مستقیما مرتبط است به تدارکات جنگ علیه سوریه و ایران.

مرکل اعلام کرد که با آل ثانی، فکر می کند که «ایران اتمی وجود نخواهد داشت» و «اسد اعتبار و قانونیت خود را از دست داده است».

آلمان و قطر از مدت ها پیش موتور تدارکات جنگ علیه سوریه بوده اند. قطر در تأمین مالی و مسلح کردن اکثر گروه های افراطی سنی که یگان های ضربتی امپریالیسم را در سوریه تشکیل می دهند، نقش مرکزی داشته است. آلمان دو سامانۀ پدافند هوائی پاتریوت در ترکیه ایجاد کرده و در عین حال سرویس های اطلاعات فدرالی آلمان در امور اطلاعاتی به اپوزیسیون های سوریه کمک می کنند.

در پایان هفتۀ گذشته، به اصطلاح «دوستان سوریه» که آلمان و قطر نیز از اعضای آنها هستند، در گردهمآئی استانبول اعلام کردند که کمک های خودشان را برای مخالفان سوریه افزایش خواهند داد.

وزیر امور خارجۀ آمریکا جان کری اعلام کرد که پشتیبانی از مخالفان دو برابر خواهد شد و از مرز 250 میلیون دلار خواهد گذشت، علاوه بر این پوشش ضد گلوله، تجهیزات شناسائی اهداف در شب و خودروهای زرهی برای آنها در نظر گرفته شده است. گیدو وستروله (سیاستمدار لیبرال آلمانی) که تا کنون رسما مسلح سازی مخالفان سوریه را نفی می کرد، در حاشیۀ کنفرانس به نفع حذف تحریم اروپا روی ارسال اسلحه به سوریه سخن گفته است.

در نتیجه می بینیم که در حالی که دولت فدرال می خواهد آتش جنگ را شعله ورتر می سازد، رسانه های آلمانی از نظامی گری حرف می زنند. یکشنبه، روزنامۀ «دی ولت» درخواست کرد که برای مخالفان طرفدار امپریالیسم سلاح بیشتری فرستاده شود : «به اصطلاح دوستان سوریه همکاران و هم پیمانان خوئ را در بطن مخالفان سوریه می شناسند. باید آنها را به شکل مسئولانه و کنترل شده به نیاز هایشان در جنگ علیه رژیم تروریست اسد پاسخ بگوید. این نبرد مرگ و زندگی است و هیچ سازش سیاسی و صلح طلبانه دیگر ممکن بنظر نمی رسد. برای چنین کاری دیگر دیر شده است.»

پس از یک دهه جنگ و اشغال خشونتبار افغانستان، برگزیدگان آلمانی بیش از پیش جنگ را به عنوان شیوه ای قانونی و «عادی» برای امور سیاسی تلقی می کنند.

در مصاحبه ای با گاردین بریتانیائی، وزیر دفاع، میزیر، روز دوشنبه اعلام کرد : «در افغانستان، سربازان آلمانی برای نخستین بار دریافتند که باید ضرورتا بجنگند. برخی از هم پیمانان ما می کردند که ما «بازیگران خرده پائی» هستیم، و در حد پاسخگوئی به ضروریات نیستیم. [...] ولی نیروهای نظامی آلمان نشان دادند که از عهدۀ نبرد برمی آیند. آلمان باید بیاموزد که جنگیدن مهم و ضروری است. سپس از  گفتار مشهور ژنرال پروسی و تاریخ شناس نظامی کارل فون کلازویتز یاد کرد که «جنگ ادامۀ سیاست به شیوۀ دیگر است».

 

Johannes Stern

Article original, WSWS, paru le 25 avril 2013

منبع :

http://www.mondialisation.ca/lallemagne-prolonge-sa-mission-militaire-en-afghanistan-et-arme-le-qatar/5333161



May 1st, 2013


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی